نقدی بر اندیشه ملاهادی سبزواری درباره زنان
مساله برتری مرد بر زن و نادیده انگاشتن جلالت و عظمت آفرینش وی نگاهی نوپا نبوده و نیست و چه بسا خرده گیرانی که به استناد آیه شریفه "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خَلَقَکم من نفسٍ واحدةٍ، و خَلَق منها زوجَها" اصل این برتری را از همان ابتدا در مساله خلقت مطرح نموده اند که در مطالب پیشین به ذکر دلایلی در دفاع از مقام زن از دیدگاه ابن عربی پرداخته شد اما هنوز به وفور می توان افرادی را چه در گذشته و چه در دوران معاصر ذکر نمود که نگاه تکریمانه ای نسبت به زن نداشته اند
از این قبیل می توان ملاهادی سبزواری را نام برد که به زنان به دیده حیوانی می نگرد و در شرح کلام ملاصدرا که درباره زنان مطرح می کند «منها تولد الحیوانات المختلفه... بعضها للاکل... و بعضها للرکوب و الزینه... و بعضها للحمل... و بعضها للتجمل و الراحه... و بعضها للنکاح... و بعضها للملابس و البیت و الاثاث» 1لفظ حیوان را به معنای عرفی آن بکار می برد و طبق این عبارت زنان را حیواناتی می داند که برای نکاح با مردان خلق شده اند البته برخی از مفسران عقیده دارند که مقصود ملاصدرا از حیوان در اینجا در اصطلاح منطقی و فلسفی آن است که اصطلاح فلسفی آن عبارت می باشد از حیوان ناطق که شامل تمام انسانها از قبیل مرد و زن می شود و اصطلاح منطقی آن عبارت است از جسم نامی متحرک یعنی جسمی که رشد می کند و توانائی حرکت دارد. اما ملا هادی سبزواری درباره این مطلب به بیراه رفته است و زن را به عنوان حیوان غیر ناطق و در معنای عرفی آن در نظر گرفته است و یا در باب مکلف شدن زود بهنگام زنان نسبت به مردان وی اعتقاد دارد « که آدمی را عقل نظری و عملی است و با اصلاح این دو است که انسان به فعلیت دست می یابد و چون نسوان از تکمیل عقل نظری بی بهره اند پس باید زودتر به تکلیف مبادرت ورزند تا فرصت اصلاح عقل عملی را داشته باشند »2در نقد نظریه ی وی دلایلی ذکر می شود که این مساله را نه تنها لطفی مضاعف نسبت به زنان دانسته می شود بلکه برتری آنان را نسبت به مردان اثبات می کند در اثبات این ادعا باید گفت:
1- اگرچه بنا بر نظریه حکیم سبزواری زنان از بهره مندی در علوم و معارف الهی نسبت به مردان به دلایل مختلفی بازمانده اند اما باید در مقابل، نظر همگان را به این نکته معطوف نمود که «قرآن به دو شیوه با انسان سخن می گوید * از راه موعظه که به صورت مستقیم و ارتباط تنگاتنگ با قلب و دل است.*از راه حکمت که ارتباط غیر مستقیم با قلب دارد»3حال اگر نوع اول ارتباط را عقل عملی و نوع دوم را عقل نظری در نظر بگیریم بایدگفت که «زنان نسبت به مردان موعظه پذیرتر بوده و در بخش دل، قلب، گرایش و جذبه موفق تر از مردان می باشند و با توجه به اینکه قرآن کتاب ذکر بوده و انعطاف پذیری مقدمه آن است باید به این مساله اذعان داشت که علوم نظری مقدمه ای است برای اینکه انسان از فکر به ذکر برسد پس ملاک برتری علم و دانشگاه (علوم نظری ) نمی باشد و همانگونه که خداوند مسیح را در حوزه و دانشگاه به مریم نداد بلکه در محراب به او اعطا نمود و فرشتگان در مراکز علمی با زکریا سخن نگفتند بلکه این اتفاق در محراب رخ داد و از همه مهم تر پیامبر عظیم الشان ما که فردی اُمی بودند پس بنا به گفته مرحوم سبزواری ملاک قرار دادن علوم نظری که مقدمه ای بیش نیست أمری صحیح نبوده و با توجه به موعظه پذیری بیشتر زنان و موفقیت آنان در دریافت علوم عملی نسبت به مردان به برتری زن می انجامد.»4
2- از سویی دیگر حکیم سبزواری تکلیف را لطف الهی می دانند که به استناد همین گفته ایشان «باید گفت که زنان زودتر به این بارگاه الهی اذن دخول می بایند»5 و این نشانه برتری است نه ضعف و نقصان در زنان
3- مکلف شدن زودتر زنان نشانه ی کامل شدن بلوغ فکری و عقلی در آنان می باشد که به استناد حدیثی از پیامبر اکرم (صلی ا...علیه وآله) که فرمودند:
«اعقلها و توکل»: تعقل کن بعد توکل کن طبق این روایت عقل را به این دلیل عقل می گویند که جلوی امیال را سد می کند» 6و مردان در این زمینه ضعف بیشتری دارند و به همین خاطر دیرتر از زنان به بلوغ فکری و عقلی می رسند و مکلف شدن آنان دیرتر از زنان اتفاق می افتد.
4- «سلامت قلب در زنان أمری مسلم می باشد اما این مساله درباره مردان مطرح نمی باشد زیرا قرآن در آیه 32 سوره احزاب زنان را به خوب حرف زدن سفارش نموده است تا مردان مریض القلب نسبت به آنان طمع نورزند اما در هیچ جای قرآن این اصطلاح درباره زنان بکار نرفته است »7پس چگونه می توان موجودی را که برخودار از سلامت قلب است متهم به حیوانیت و نقصان در مرتبه وجودی نمود .و تنها کسانی با مساله برتری مرد و نقصان زن بیراهه رفته اند که همانند شیطان اصل برتری را در مرتبه وجودی می دانند در حالی که قرآن از این رتبه بندی در ذکوریت و انوثت پرده برداشته و به صراحت بیان می کند که إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ ...
رک.به:
1- اسفار اربعه جلد ۷ فصل ۱۳ ص ۱۳۶٫.
2-سبزواری، ملاهادی، اسرارالحکم، ص 537 و 538.
3- جوادی آملی، زن در آیینه جلال وجمال، ص 195، انتشارات رجاء، 1371،تهران.
4- همان، ص 196.
5- همان، ص 227.
6- همان، ص 270.
7- همان، ص 205.
خاک بر سر زنانی که از اسلام حمایت میکنند که واقعا حیوانند و ناقص العقل