عرفان و موسیقی اصیل ایرانی...
موسیقی ایرانی بعد از پیدایش اسلام وضع خاصی یافت و عدهای به غلط بهطور کامل آن را حرام دانستند و تحریم موسیقی از سوی علمای قشری موجب شد تا موسیقی در ایران در سه مجرای اساسی تحول یابد: موسیقی بزمی (در مجالس عیش از آن استفاده میشد و موسیقیدانان این حوزه هنری در حد توقع اهل این مجالس عرضه میکردند)، موسیقی عامیانه (انواع متنوعی از موسیقی برای عامه مردم) و موسیقی عرفانی. که در این بخش به بحث در خصوص موسیقی عرفانی- ایرانی- اسلامی پرداخته میشود:
عرفای ایرانی که در پرتو عرفان اسلامی به اوج قلههای اندیشه عرفانی دست یافته بودند علارغم تهدیدات برخی ظاهربینان صریحاً اعلام داشتند که هنر، بخصوص موسیقی بهترین و مؤثرترین وسیله برای ایجاد حال روحانی است و حتی برخی از عرفا در این راه کشته شدند (مانند عارف بزرگ، استاد مشتاق علی شاه). ایشان موسیقی را نه تنها فقط یک هنر بلکه نوعی عبادت میدانستند و بدون داشتن وضو شروع به نواختن نمیکردند.
موسیقی که امروز در ایران بهنام موسیقی اصیل شناخته میشود یک موسیقی روحانی و میراثی برجای مانده از سوی عرفای پیشین است که سیزده قرن در راه شکوفایی هنر این مرز و بوم کوشیدند. (از قرن هفتم میلادی تا شروع دوره غرب زدگی)
همانگونه که هدف اساسی عرفا، دست یافتن به کمال است، مهمترین وظیفه هنرهای عرفانی نیز باید ایجاد نوعی کمال هنری باشد تا ذهن پذیرای مفهوم بزرگ و نهایی کمال مطلق شود. این کمال هنری همان بریده شدن از ظاهر و توجه به باطن است که با اتحاد میان هنر و هنرمند شکل میگیرد.1
***
1.برگرفته از: صفوت، داریوش. (1361). "عرفان و موسیقی ایرانی"، نشریه هدهد، ش 34: 335-359.
توی کتاب بهجت الروح هست:
هر مقامی بر خلاف اهل ریاضی از پیغمبری صلوات الله علیه پیدا شده ... حضرت ابوالبشر آدم (ص) در مقام راست "ربنا ظلمنا انفسنا "... می گفتی و حضرت موسی علیه السلام در وادی ایمن در مقام عشاق ناله و مناجات کردی و و حضرت یوسف (ع) در قعر چاه و زندان به مقام عراق گریستی.
کلا بنا به یه طبقه بندی هفت تا مقام داشتن که :
-راست از حضرت آدم ابوالبشر
-عشاق از حضرت موسی
-عراق از حضرت یوسف
-کوچک از حضرت یونس
-حسینی از حضرت داوود
-نوروز عرب و حسیینی از حضرت ابراهیم
-رهاوی هم از حضرت اسماعیل هست که بعد به این هفت تا پنج تای دیگه هم اضافه میکنن.