یونسکو: آموزش فلسفه برای آسیا و اقیانوسیه 2014
متن حاضر ترجمه بخشی از گزارش یونسکو به مناسبت روز جهانی فلسفه است که به لطف موسسه حکمت و فلسفه جهت انتشار در اختیار فرهنگ امروز قرار گرفتهاست. عنوان اصلی این بخش از گزارش یونسکو، تفکر برای آینده؛برنامهای کاری برای ارتقای تدریس فلسفه در آسیا و اقیانوسیه بوده است که به شرح ذیل ارائه میگردد:
فلسفه میتواند در تأملات مربوط به همهی طرق جامعه سهیم باشد. با توجه به تحولات اجتماعی پرشتاب و عمده که پیش روی افراد و جامعه قرار دارد، افراد باید فرصتهایی برای تفکر دربارهی مسیر، اهداف و مقاصد توسعهی اجتماعی داشته باشند.
جوامع و اجتماعات در صورتی در مسیر عادلانهتر، منصفانهتر و پایدارتر پیش خواهند رفت که ارزشهای فرهنگی، اخلاقی و معنوی این جوامع عوامل تعیینکنندهی محوری در شکلگیری آیندهی آنها باشد. مشارکت عمومی گسترده و آگاهانه برای تصمیمهای خردمندانه دربارهی آینده لازم است. فلسفه با توسعهی ابزارهای فکری در جهت تحلیل و فهم مفاهیم کلیدیای همچون عدالت، کرامت و آزادی، از طریق ایجاد ظرفیت برای تفکر و قضاوت مستقل، با ارتقای مهارتهای انتقادی برای فهم و به پرسش گرفتن جهان و چالشهای آن و با پرورش تأمل دربارهی ارزشها و اصول، بهعنوان «مدرسهی آزادی» توصیف شده است.
شرکتکنندگان پذیرفتند که تأمل تاریخی در همهی تمدنها میتواند سهم بسزایی در تدریس فلسفه در هر جامعهای داشته باشد. با توجه به اهمیت فلسفه و فوریت تأمل دربارهی آیندهی تمدنها، یک برنامهی کاری مفصل همراه با پیشنهادهایی در ادامه ارائه میشود تا کشورها بتوانند از آن بهعنوان نقطهای برای توسعهی بیشتر تدریس فلسفه در هر جامعه و در هر سطحی از آموزش بهره گیرند.
ما به دولتها و همهی افراد دیگر در آموزش فلسفه، تعهداتی را یادآوری میکنیم که همهی دولتهای عضو یونسکو در مورد آموزش فلسفه دادهاند.
ما مادهی ۱۹ اعلامیهی جهانی حقوق بشر را یادآوری میکنیم: «هر کسی حق آزادی نظر و بیان را دارد؛ این حق شامل آزادی نظر دادن بدون هیچ مداخلهای و جستوجو، دریافت و انتقال اطلاعات و ایدهها از طریق هر رسانه و بدون هیچ مرزی میشود». این همان پذیرش حق فلسفهورزی است.
اعلامیهی فلسفهی پاریس (پاریس، ۱۹۹۵)[۲] اعلام میکند که توسعهی مباحثات فلسفی در آموزش و زندگی فرهنگی سهم عمدهای در آموزش شهروندان از دو جهت اصلی دارد. نخست: توانایی آنها را برای قضاوت که شالودهی هر دموکراسیای است، به کار میگیرد. دوم: تأیید میکند که آموزش فلسفه هر کسی را برای پذیرش مسئولیتهایش در مورد مسائل بزرگ جهان معاصر، بخصوص در زمینهی اخلاق، آماده میسازد، از این طریق که افراد دارای استقلال فکری و متفکری را تربیت میکند که میتوانند در برابر شکلهای گوناگون تبلیغات بایستند.
راهبرد بینبخشی یونسکو دربارهی فلسفه (که دولتهای عضو یونسکو در سال ۲۰۰۵ آن را در پیش گرفتند)[۳] قید میکند که فلسفه ابزارهای فکری را برای تحلیل و فهم مفاهیم کلیدی همچون عدالت، کرامت و آزادی توسعه میدهد. فلسفه این مهارتها را با ایجاد ظرفیتهایی برای تفکر و قضاوت مستقل، از طریق ارتقای مهارتهای انتقادی فهم و به پرسش گرفتن جهان و چالشهای آن و از طریق پرورش تأمل دربارهی ارزشها و اصول توسعه میدهد.
ستون دوم راهبرد یادشده یونسکو را به تدریس فلسفه در همهی کشورها تشویق میکند، بخصوص از طریق طرح سیاستهای پیشنهادی دربارهی تدریس فلسفه در سطوح متوسطه و دانشگاهی و توسعهی برنامههای درسی جامع که شامل تدریس جریانهای فلسفی مختلف و نیز فلسفهی تطبیقی میشوند.
با ملاحظهی نتایج مطالعهای که یونسکو در سال ۲۰۰۷ با عنوان فلسفه؛ مدرسهی آزادی؛ تدریس فلسفه و یادگیری فلسفهورزی: جایگاه و چشمانداز[۴] دربارهی نوشتههای موجود دربارهی این موضوع منتشر کرد و نیز بحثهایی که در نشست منطقهای کنونی مطرح شد، شرکتکنندگان کاملاً از ضرورت فائق آمدن بر چالشهای پیش روی تدریس فلسفه در آسیا و اقیانوسیه آگاهاند.
شرکتکنندگان که با مطلب فوق موافقاند، خواهان آن هستند که اهدافی مشخص و راهبردهایی برای دستیابی به آن اهداف تعیین کنند.
دستاوردهای[۵] آموزش فلسفه عبارتاند از:
(الف) فهم و جستوجوی حکمت. برای این هدف امور زیر را تشویق میکنیم:
- توسعهی دانش فرارشتهای
- ایضاح مفاهیم
- ارتقای توانایی یکپارچهسازی دانش، اصول و استدلال در بحث عقلانی
- فهم قدرت پرسشها
- گسترش افقهای فکری
- شناخت ارزشهای فرهنگی در جوامع مختلف
- جستوجوی معانی
- زیستن یک زندگی بهتر.
(ب) توسعهی ظرفیتهایی برای:
- تفکر و فرایندهای تأملی معتبر
- قضاوت خردمندانه و مهارتهای تصمیمگیری
- صورتبندی پرسشهای مناسب
- تفکر خلاقانه
- آیندهنگری
- گزینش مستدل
- تفسیر، برسازی و انتقال دانش
- احترام به دلایل و شواهد
- فهم بهتر حقیقت.
(ج) توسعهی استعداد برای:
- بهکارگیری دانش و مهارت برای خوبی
- افزایش احترام به همهی شیوههای زندگی
- در نظر گرفتن منافع دیگران و محیط زیست با روحیهی همبستگی
- داشتن همدلی و شفقت
- تحمل، رواداری و معقولیت
- فهم بهتر تنوع دیدگاههای افراد مختلف (گوش فرادادن به دیگران)
- احترام به منظرها، افراد و فرهنگهای مختلف و ارزش آنها
- تأمل دربارهی ارزشها
- ملاحظهی امکانها و جهانبینیهای مختلف
- ساختن و ارتقای سایر فضیلتها
۴.چالشهای در اجرا
شرکتکنندگان تلاشهای افراد درگیر در آموزش فلسفه تا به امروز را تحسین کردند و از یونسکو برای برگزاری این نشست به هدف ایجاد ظرفیت تدریس فلسفه در منطقه تقدیر کردند.
شرکتکنندگان حمایت بیشتر از اجرای همهی روشهای آموزش فلسفه در همهی سطوح به طرقِ بهلحاظ فرهنگی مناسب را لازم میدانند. بحث مناسب از ارزشهای زیربنایی و عوامل فرهنگی در تنظیم این اهداف مهم است.
شرکتکنندگان توافق کردند که برای اجرای آموزش فلسفه از طریق بهرهگیری از روشهای زیر تلاش کنند:
(الف) آموزش معلمان بیشتر برای تدریس فلسفه
(ب) فراهم کردن حقوق جذاب برای همهی معلمان در هر سطحی از آموزش
(ج) زمینهسازی استخدام معلمان فلسفه
(د) ارتقای جایگاه اجتماعی معلمان فلسفه
(هـ) توسعهی قلمرو گستردهتری از مواد درسی پشتیبان مناسب برای فضاها/موقعیتهای مختلف
(و) تأسیس منابع تدریس و مراکز و/یا تسهیلات پژوهشیای که برای همه آزاد است
(ز) ملاحظهی دقیق زمان اختصاصیافته به تدریس فلسفه[۶]
(ح) افزایش ارزش یا اعتبار مؤلفههای فلسفی دورهها یا دورههای فلسفه
(ط) توسعهی روشهای تدریس و یادگیریای که انگیزهبخش یادگیری دربارهی فلسفهاند
(ی) ادغام اهداف فلسفه و آموزش فلسفه در اهداف محوری برنامههای درسی در سطوح مناسب برای هر فرهنگ
(ک) پژوهش دربارهی بهترین روشها و مواد تدریس فلسفه
(ل) استفاده از عینیت در ارزیابی.
گروههای هدف بسیاری وجود دارند مانند:
(الف) مؤسسات آموزشی از جمله: پیشدبستانی، مدارس ابتدائی، دبیرستان و دانشگاهها
(ب) فرهنگستانها
(ج) باشگاههای دانشجویان و جوانان
(د) والدین دانشآموزان
(هـ) عموم مردم
(و) مسئولان و وزرای دولتی
(ز) رسانهها و روزنامهنگاران
(ح) متخصصان و مدیران حقوقی
(ط) شرکتهای انتشاراتی.
پژوهش برای توسعهی آموزش مناسب اهمیت حیاتی دارد و شامل ارزیابی نیازها و نیز تحلیل تأثیری که آموزش ارزشها بر روانشناسی یادگیرندگان در حین رشد اخلاقی دارد میشود. تحلیل سیاقی برای درک نیازهای جداگانه و گوناگون بهطور خاص ضروری است.
پژوهش مستمر دربارهی روشهای مناسب ارزیابی برای برنامهی درسی فلسفه، یادگیری دانشآموزان و نتایج رفتاری و فعالیتهای تدریس، لازم است.
پژوهش و ارزیابی مستمر برنامههای درسی و اصلاح پیوستهی آن بسیار حیاتی است.
پیشبرد پژوهش برای یافتن روشها و مواد بهینهی تدریس فلسفه لازم است.
تشویق به پژوهش تطبیقی دربارهی موضوعات یادشده به هدف فهم عمیقتر، گفتوگوی بیشتر و اشتراکگذاری پژوهش لازم است.
برنامههای درسی فلسفه که بر پژوهش مبتنیاند باید به تناسب نیازهای بومی توسعه یابند و در همهی سطوح آموزش یکپارچه شوند.
همکاری میان رشتههای دانشگاهی مختلف برای ترغیب به تفکر و توسعهی برنامهی درسی فرارشتهای که به اهداف فوق دست مییابد، باید تقویت شود. کارگاههای توسعهی برنامههای درسی برای معلمان در حین خدمت و پیش از خدمت و برای همهی سطوح آموزش باید سازماندهی شود.
پژوهشگران و آموزشوران باید با هم در فرهنگهای مختلف کار کنند تا مواد چندفرهنگیای گردآوری و تولید کنند که میتوان از آنها در همهی سطوح بهره برد. شرکتکنندگان توسعهی مجموعه مواد درسی موجود را لازم میدانند. این مواد درسی باید تأمل بر فعالیتهای فرهنگی و دینی را به محذورات فلسفی سوق دهند. شرکتکنندگان لازم میدانند که همهی مواد درسی برای عموم در دسترس باشند.[۷]
باید انباری از گزارشهای موردی کشورها/منطقهها تأسیس شود.
مواد درسی در صورتی غنیتر خواهند شد که فعالیتهای فرهنگی و دینی مختلف را در پاسخ به محذورهای اخلاقی در نظر بگیرند.
۹. فعالیتها و رویکردهای یادگیری
تشویق به انواع مختلف روشها و مدلهای یادگیری برای گروههای مختلف هدف.[۸]
پژوهشگران باید در کنار آموزشوران برای پژوهش دربارهی روشهای مناسب تدریس برای گروههای مختلف هدف تلاش کنند و ثمربخشی و تأثیر آموزش فلسفه را ارزیابی کنند.
تولید برنامههای پایدار تدریس و ارتقای فلسفه در جامعهی پژوهش.
روشهای ارزیابی ثمربخشی آموزش فلسفه در بسیاری از ابعاد همچون دانش، فهم، خردورزی، توسعهی تواناییها، مهارتها، ارزشهای فردی، استعداد و ساختن شخصیت، فوراً توسعه یابد.
ارزیابی باید اصیل، تطبیقی و مستمر باشد تا برآورد بهتری از شیوهی دریافت و توسعهی آموزش مربوط به فلسفه در هر گروه سنتی به دست دهد.
۱۱. ظرفیتسازی و ایجاد شبکهی انسانی
بالا بردن آگاهی از اهمیت تدریس فلسفه در جوامع حرفهای میتواند از طریق اقدامات مختلفی به دست آید، از جمله دورههای آموزشی تدریس فلسفه برای رشتهها و رویدادهای تدریسی مربوطه، مانند کارگاهها یا همایشهایی در فاصلههای مشخص.
دورههای بازآموزی برای افراد متخصص ضروری است.
حمایت از سازمانهای مادر، دولت و آژانسهایی همچون یونسکو لازم است.
شرکتکنندگان از تلاشهای شبکهی آموزش فلسفه برای دموکراسی در آسیا و اقیانوسیه (APPEND) تقدیر میکنند و در کنار آنها کار خواهند کرد.
همچنین شرکتکنندگان به اهمیت بهکارگیری تخصص فیلسوفان در انجمنهای ملی و فدراسیون بینالمللی انجمنهای فلسفه (FISP) واقفاند.
معلمان فلسفه در هر کشوری باید شبکهی همکاران را تشکیل دهند و از آنها برای توسعهی آموزش فلسفه حمایت کنند. بسیاری از انجمنهای موجودی که در بالا ذکر شدند میتوانند از جملهی این همکاران باشند و همچنین این حمایت میتواند به توسعهی فضاها، شبکهها و انجمنهای جدیدی بینجامد که بهطور خاص به تدریس فلسفه در جایی که مناسب است، مربوطاند.
شبکهها میتوانند از آموزش معلمان (پیش از خدمت و حین خدمت) حمایت کنند.
پیشنهادهایی به معلمان
- ابتکار عمل معلمان برای توسعهی آموزش فلسفه اساسی بوده است و خواهد بود و همچنان برای رشد این موضوع اهمیت بسیار خواهد داشت.
- فقط از «فلسفه» بحث نکنید بلکه فلسفه را در آموزش میانرشتهای ادغام کنید و آن را به چالشهای زندگی مرتبط سازید.
- فضایی در کلاس ایجاد کنید که منجر به تربیت تفکر شود؛ مانند جامعهی پژوهش.
- تجربهها و منابع را با دیگران به اشتراک بگذارید تا دادههای بیشتری را از سطوح، موقعیتها و فرهنگهای مختلف گردآوری کنید.
پیشنهادهایی به فیلسوفان
- درگیر ارتقای آموزش فلسفه باشید، میان رویکردها و محتواهای مختلف مقایسه کنید و روشهایی را برای مستندسازی این امور توسعه دهید.
- مقالاتی را بنویسید که شرایط و نیازهای هر کشور را برای انواع مخاطبان هدف[۹] که نیازمند فهم بیشتر این موضوعاند توضیح میدهد تا از تهیهی متون درسی مربوط و تعلیمات مناسب برای آموزش فلسفه حمایت کنند.
- ایجاد شبکه با دیگران برای تقویت فعالیتهای پایدار.
- ارتقا و پژوهش دربارهی تسهیل مؤثر گفتوگو و ایجاد فهم متقابل و راهبردهای مکمل میان فیلسوفان و سایر متخصصان.
- درگیر کردن رسانهها و شرکتهای نشر در راهبردهای ارتباطاتی.
- نباید صرفاً بر طرحهای دولتها تکیه کرد، بلکه خود فیلسوفان نیز باید برای توسعهی فعالیتهای یادشده در این برنامهی کاری ابتکار عمل به خرج دهند.
پیشنهادهایی به مؤسسات و دانشگاههای تربیت معلمان
- استخدام اساتید متخصص فلسفه برای آموزش به معلمان دربارهی چگونگی کمک به رشد مهارتهای فکری دانشآموزان (مطابق با اهداف فوق).
- تأسیس یا حفظ دپارتمانهای فلسفه و درگیر کردن آنها در تربیت معلمان.
- تأسیس مرکز منبع تدریس و یادگیری فلسفه.
- فراهم کردن منابع کافی برای حمایت از فعالیت این مراکز.
- تأسیس و فراهم کردن دورههای پایدار حمایت از آموزش فلسفه برای ایجاد ظرفیت معلمان و الزامی کردن دروس فلسفه در تربیت معلمان.
پیشنهادهایی به دولتهای عضو
- طرفداری رسمی از اهمیت و نقش تدریس فلسفه بهعنوان رشتهای که برای توسعهی آموزش باکیفیت از روشهای خاص خود و محتواهایی برخوردار است که به طرق گوناگون بیان شدهاند.
- دادن جایگاهی به یک اندازه مهم به فلسفه در مقایسه با سایر رشتهها برای دستیابی به آموزش باکیفیت.
- توسعهی آموزشهایی که جامع و کاملاند و میتوانند شهروندانی متفکر را تربیت کنند.
- ارتقای سرمایههای تدریس فلسفه در منطقه و تقویت تدریس فلسفه در کشورهایی که در آنها این رشته تدریس نمیشود.
- تشریح برنامهی کاری ملی دربارهی تدریس فلسفه در همهی سطوح آموزش به منظور ارائهی نتایج این برنامه به واحد منطقهای علوم انسانی و اجتماعی در آسیا و اقیانوسیه، یونسکو. به این ترتیب، مقایسهها و اشتراکگذاری دانش در سطح بینالملل با هدف ترغیب کشورهای علاقهمند به ارتقای پژوهش تطبیقی و اشتراکگذاری دیدگاهها و پروژهها میسر میشود.
- اشتغال به مشاورهی رسمی یا غیررسمی میان کشورهایی که در آنها تدریس فلسفه در سطوح آموزشی مختلف وجود دارد، به منظور بهرهگیری از تجربههای موجود هم از جهت محتوای برنامههای درسی و هم از جهت تعلیمات.
- اشتراکگذاری برنامههای کاری ملی دربارهی تدریس فلسفه در نشست بینمنطقهای دربارهی تدریس فلسفه که قرار است یونسکو در سال ۲۰۱۰ برگزار کند.
- تشریح امکانسنجی معرفی فلسفه بهعنوان رشتهای جداگانه و مستقل در برنامههای آموزش متوسطه و عالی، در مشاوره با سهامداران مختلف در حوزهی آموزش.
- بازاندیشی و تحلیل تأثیرات خاص تدریس فلسفه بر اجرای اصول آموزشیِ بیانشده در متون رسمی کشورها.
- پذیرش سهمی که فلسفه میتواند در بهبود کیفیت آموزش در مدارس داشته باشد.
- حمایت از توسعهی آموزشهای جامع و کامل که میتوانند به تربیت شهروندان متأمل بینجامند.
- ارتقای گفتوگوی میانرشتهای میان فلسفه و سایر رشتهها، زیرا پژوهش و تحلیل فلسفی به دانشجویان امکان میدهد که متفکران بهتری شوند و در عین حال، شیوههای کسب دانش را روشن میکند.
- گسترش تدریس فلسفه به همهی شاخهها و سطوح آموزش.
- اطمینان از استمرار میان تدریس فلسفه در سطوح پیشدبستانی، ابتدائی و متوسطه و سطوح سوم آموزش.
- انجام آزمایشهایی در حوزهی یادگیری فلسفهورزی در آموزش پایه.
- بها دادن به تخصص در فلسفه به منظور تضمین فرصتهای حرفهای خاص و اطمینان یافتن از اینکه شغلهای تدریس فلسفه در سطح متوسطه از سوی اعضای هیئت علمیای به عهده گرفته میشود که به طور خاص برای همین کار آموزش دیدهاند.
- سازماندهی کارگاههایی برای بازنویسی برنامههای درسی و کتابهای راهنمای فلسفهی مدارس و ارتقای آموزش حین خدمت برای مربیان معلمان به منظور حفظ و بهروزرسانی مهارتهای معلمان فلسفه.
- مشخص کردن نقطهای کانونی در دبیری کمیسیون ملی یونسکو در هر کشور برای به عهده گرفتن اقدامات پیوسته دربارهی تدریس فلسفه.
- ایجاد پایگاه ملی دادهها دربارهی تدریس فلسفه، از جمله اهداف، برنامههای درسی، کتابهای راهنمای مدارس و فعالیتهای مربوط به تأملات فلسفی، برنامههای تربیت معلم و غیره و ایجاد پیوند میان آنها از طریق یک شبکه.
در سطوح پیشدبستانی، ابتدائی و متوسطه
- آمادهسازی معلمان مدارس ابتدائی و متوسطه برای بحثهای فلسفی در کلاسهایشان.
- توسعهی تبادل تجربه دربارهی فعالیتهای یادگیری فلسفهورزی در مدارس، میان کشورهای خاصی در منطقه که در آنها این رویکرد تشریح شده است.
- ترغیب معلمان رشتههای گوناگون علوم انسانی در آموزش متوسطه برای دنبال کردن آموزش حین خدمت فلسفه در دانشگاه یا مؤسسات آموزشی باصلاحیت.
- اختصاص زمان خاصی به تأمل فلسفی یا تحلیل متون فلسفی در آموزش متوسطه.
در سطح سوم
- ترغیب به ایجاد و/یا تقویت دپارتمانهای فلسفهی مستقل در مؤسسات آموزش عالی به هدف ارتقای فلسفه بهعنوان یک رشتهی مستقل.
- ترغیب به ایجاد و/یا تقویت دپارتمانهای فلسفه از جهت منابع انسانی و بودجهبندی بهنحوی که بتوانند فرصتهای معتبری برای دانشآموختگان فلسفه فراهم کنند.
- ترغیب دانشگاهها در همهی دولتهای عضو به معرفی دورههای فلسفه در تحصیلات کارشناسی.
- تضمین تعامل و همکاری پایدار و نظاممند میان معلمان مدارس متوسطه و اساتید دانشگاه، بخصوص از طریق آموزش حین خدمت، پروژههای پژوهشی مشترک یا دستیاری اساتید به هدف تضمین انگیزه و معیارهای بالای اعضای هیئت علمی.
پیشنهادهایی به یونسکو
- ادامهی اقدامات ارتقایی و فعالیتهای پشتیبانانه به سود تدریس فلسفه در همهی سطوح آموزش رسمی و غیررسمی.
- تقویت اقدامات معطوف به ایجاد پیوندها و تأسیس شبکههایی میان فیلسوفان، اساتید و دانشجویان مناطق مختلف جهان.
- ادامه و تقویت فعالیتهایش به سود تأمل فلسفیای که گشوده است و در دسترس عموم مردم قرار دارد، بخصوص از طریق برگزاری روز جهانی فلسفه.
- ادامهی فعالیتش بهعنوان اتاق تهاتری برای مبادلهی بهترین فعالیتها در زمینهی تدریس فلسفه، از طریق نشستهایی در سطح ملی، منطقهای و جهانی.
- حمایت ویژه از کشورهایی که مایلاند برنامههای مبادلاتی منطقهای میان دانشگاهها و مؤسسات آموزشی به منظور ایجاد ظرفیتهایی برای معلمان فلسفه طرحریزی کنند.
- ایجاد فضای پویای مبادله و تعامل میان شبکههای منطقهای، ملی و انجمنهای منطقهای فلسفه، متخصصان، کرسیهای فلسفهی یونسکو و غیره در مناطق مختلف به منظور ترغیب به طرحریزی برنامههای مبادلاتی برای دانشجویان و اساتید فلسفه.
- تدارک گزیدهها و شروح متون فلسفی آسیا و اقیانوسیه که از نظر جامعهی فیلسوفان این کشورها حائز اهمیتاند، به منظور تسهیل در توسعهی کتابها و کتب راهنمای مدارس هم برای دانشجویان و هم برای اساتید فلسفه. شبکههایی همچون شبکهی آموزش فلسفه برای دموکراسی در آسیا و اقیانوسیه (APPEND) میتوانند همکاران ویژهی این کار باشند.
همکاری با سایر سازمانها مانند سازمان وزرای آموزش آسیای جنوب شرقی (South-East Asian Ministers of Education Organization :SEAMEO) به منظور بررسی امکان و ربط معرفی فلسفه در برنامههای درسی سطوح آموزشی مختلف در کشورهای منطقه. داشتن نقطهای کانونی در این قبیل سازمانها برای به عهده گرفتن اقدامات مربوط به تدریس فلسفه در منطقه.
- گسترش ترجمه و اشاعهی متون فلسفی.
- ترغیب کشورها به توسعهی راهبردهای ملیِ معطوف به ارتقای آموزش فلسفه در همهی سطوح.
- حمایت ویژه از کشورهای مایل به درگیری در فرایند صورتبندی سیاست ملی دربارهی تدریس فلسفه در سطوح ابتدائی، متوسطه و سوم.
- کمک هر چه بیشتر به اجرای سیاستهای ملی در راستای معرفی فلسفه در برنامههای درسی. گسترش تبادل تجربهها میان کشورهایی که در مراحل مختلف فرایند سیاستگذاریاند، بخصوص از طریق نشستهای متخصصان.
- در اختیار قرار دادن تخصص برای همهی کشورها در زمینهی فعالیتها، تعلیمات و توسعهی مواد درسی تدریس فلسفه. در اختیار گذاشتن تخصص به کشورهای علاقهمند در زمینههای یادگیری فلسفهورزی. کمک به تدارک، تولید و بهرهگیری از مواد آموزشی، از جمله منابعی که پیشتر در کشور وجود داشتهاند یا اقدام به ترجمه.
- حمایت از گردآوری آزمایشها و مطالعات موردی در زمینهی تدریس فلسفه، بخصوص دربارهی یادگیری فلسفهورزی در مدارس ابتدائی.
- همکاری با اساتید، فیلسوفان، مؤسسات و دولتهای عضو برای ادامهی فعالیت پیوسته به منظور تدارک خلاصه مستندات دربارهی اهداف آموزش فلسفه در هر کشور.
- همکاری با اساتید، فیلسوفان، مؤسسات و کشورهای عضو برای گردآوری متون فلسفیای که به کشورهای آسیا و منطقهی آرام اختصاص دارند، به منظور ارزشگذاری و بهرهگیری از متون فلسفی متعلق به میراث فکری آن کشور.
- کمک به کشورهای عضو برای دسترسی به مجموعهی مواد درسی و متون فلسفی همهی مناطق و سنتهای جهان. توسعهی بیشتر گزیدهی متون فلسفی سرتاسر جهان که از نظر جامعهی فیلسوفان کشور مورد نظر مهم قلمداد میشوند به منظور تسهیل در توسعهی کتابهای مدارس و کتابهای راهنمای دانشآموزان و معلمان فلسفه. شبکههایی همچون شبکهی آموزش فلسفه برای دموکراسی در آسیا و اقیانوسیه (APPEND) میتواند همکار ویژهی این کار باشد.
- گسترش چندزبانگرایی در تدریس فلسفه.
- ترغیب دپارتمانهای فلسفهی دانشگاهها به پرداختن به خطرات و چالشهای معاصر منطقه.
- برگزاری نشستهای منطقهای و بینمنطقهای دربارهی تدریس فلسفه در همهی سطوح آموزشی و نیز پیگیری آنها.
- حمایت از تبادل، اشاعه و گسترش دانش و فعالیتهای مربوط به یادگیری فلسفهورزی در مدارس ابتدائی در سطوح بینمنطقهای و بینالملل.
- توسعه و حمایت از نظامهای مبادله میان دانشگاههای منطقه به منظور گسترش و اشاعهی بهترین فعالیتها از جهت برنامههای فلسفه و تربیت آموزشی.
اجرای گفتوگوهای فلسفی بینمنطقهای.
پینوشتها:
[۲] نقل قول از: Intersectoral Strategy on Philosophy, ۱۷۱ EX/۱۲, UNESCO Executive Board, Paris, ۲۰۰۵.
[۳] ibid.
[۴] UNESCO, Philosophy, a School of Freedom, Paris, UNESCO Publishing, ۲۰۰۷.
[۵] هرچند مطلوب است که واژههای بهلحاظ فرهنگی مناسبی برای اشاره به فلسفه بیابیم، مانند تفکر دربارهی آینده، در هر سطحی از آموزش، این اهداف بر اهداف گستردهتر آموزش و توسعهی تفکر بهطور کلی منطبقاند.
[۶] در بیشتر کشورها تصور میشود که تدریس بیشتر فلسفه باید در نظر گرفته شود. اما در یک کشور، تصور شده است که در حال حاضر تدریس فلسفه بیش از حد نیاز است.
[۷] این منابع باید از همهی مواد درسی موجود استفاده کنند و به روشهای این مواد درسی، مانند اینترنت، وب، دیویدی، ویدیو، بازی و غیره دسترسی داشته باشند.
[۸] از قبل روشهای بسیاری در منطقه توسعه یافتهاند و به کار میروند؛ از جمله جامعهی پژوهش، سخنرانی، سمینار، کارگاه، درام، بازی، داستان، بازیگری، ارائه و تحلیل موارد، مقالهنویسی، بحث در گروههای کوچک، جلسات بحث آنلاین، خبرنامه، بحث عمومی، گزارش و تفسیر رسانهای و نقد.
[۹] این گروهها شامل معلمان، مربیان معلمان، سیاستگذاران، رسانهها، دانشکدهها و غیره میشوند.
منبع: فرهنگ امروز
حسن ابوالقضلی