سهراب سپهری؛ عارف مدرن
سهراب سپهری (۱۳۰۷ کاشان–۱۳۵۹ تهران) از چهرههای معنوی قرن بیستم است که دکتر سروش
دباغ، یکی از مهمترین کسانی است که به معنویت او توجه کرد، و از او به عنوان "عارف مدرن"
نام برد، و در هشتم خرداد ماه سال جاری از یکی از مهمترین کتابهای خود با عنوان
"در سپهر سپهری" با حضور مصطفی ملکیان و نیما افراسیابی رونمایی نمود.
فایل صوتی جلسه رونمایی و نقد و بررسی کتاب "در سپهر
سپهری" را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
در ادامه؛ شعری از سهراب سپهری از کتاب "ما هیچ، ما نگاه"؛ هشتمین و آخرین کتاب از هشت کتاب او، بههمراه دکلمهای از زندهیاد خسرو شکیبایی...
"تا انتهای حضور"
شب،
در یک خواب عجیب
رو بهسمت کلمات
باز خواهد شد
باد چیزی خواهد گفت
سیب خواهد افتاد
روی اوصاف زمین خواهد غلتید.
تا حضور
وطن غایب شب خواهد رفت
سقف یک وهم فرو خواهد ریخت.
چشم،
هوش محزون نباتی را خواه دید،
پیچکی دور تماشای خدا خواهد پیچید
راز سر خواهد رفت
ریشه زهد زمان خواهد پوسید
سر راه ظلمات
لبه صحبت آب
برق خواهد زد
باطن آینه خواهد فهمید
امشب،
ساقه معنی را
وزش دوست تکان خواهد داد
بهت پرپر خواهد شد
ته شب یک حشره
قسمت خرم تنهایی را
تجربه خواهد کرد
داخل واژه صبح
صبح خواهد شد.
دریافت دکلمه "تا انتظار ظهور" از زنده یاد خسرو شکیبایی
آقای دکتر سروش دباغ اگر آخرین نفر نباشند نخستین نفری نیستند که به عرفانی بودن سهراب توجه داشته اند. نمی دانم شما این را دریافته اید یا ایشان این ادعا را کرده اند؟! به نظرم سال 1384 بود که یکی از همکلاسهای ما در مقطع دکتری کتابی دو جلدی در شرح ادبی عرفانی آثار سهراب به چاپ و نشر رساند.
یاد سهراب یاد زیبایی است؛ دوستان می دانند که در زمانی که برخی وظیفه شاعر را کار سیاسی و مسءولیت اجتماعی می دانستند، برخی همچون شاملو و بسیاری دیگر سهراب راعارف گوشه نشینی که فهم درستی از جامعه و ... ندارد می شمردند.
بد نیست انعکاس و بازنمایی سهراب را در چشم دیگران در پستی دیگر گزارش دهید با عرفان پیوند دارد.
خیلی خوب بود؛ متشکرم.