ثعالبی، فرزند از یاد رفته نیشابور
وباغ های نیشابور ... اما دریغ که من آن ها را نخواهم دید ! ( آندره ژید )
نیشابور ، بهشت هنر و فرهنگ و دانش ، در ادوار مختلف تاریخ چونان ستاره ای بر سکوی افتخار و عظمت این مرز و بوم درخشیده است و این فخر و بزرگی را مدیون تلاش بزرگان ، دانشوران و اندیشمندان خویش است که همواره در میان تند باد حوادث روزگار با بهره از فیض الهی و استعداد خویش ، قدم بر قله های بلند علم و هنر نهاده و بر تارک اعظم اقتدار و سربلندی جای گرفتهاند.
از جمله مردان بزرگ این دیار، که غبار غفلت زمانه نام او را برای شهر و دیارش کمرنگ ساخته ابو منصورعبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبی نیشابوری معروف به ابومنصور نیشابوری و جاحظ نیشابوراست. شاعر تازی گوی ، نویسنده ، ادیب، تاریخ نگار، لغت شناس بزرگ جهان اسلام و از بزرگان ایران در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم که درهردو زمینه ی نثر مصنوع و مرسل عربی استاد بود . او به سال 350 ق در نیشابور زاده شد و پس ازعمری تلاش علمی ، مسافرتهای بسیارو آوازهای جهانی به سال ۴۲۹ ق در همین دیاردرگذشت . پدر و جدش ابوعلی با کندن پوست روباه و ساختن پوستین از آن امورات زندگی زن و فرزند می گذراندند و به همین خاطربه ثعالبی مشهورگشتند . ( ثعالبی در زبان عربی = فروشنده پوست روباه ) همین وجه تسمیه باعث شده برخی اورا اهل روستای پوستفروشان در چند کیلومتری نیشابوربدانند.
او نوشته های بسیار در زمینه های مختلف تاریخ، زبان، بلاغت، سیاست و.... داشته و بیشتر شهرتش به خاطر گردآوری قطعه های ادبی از نویسندگان گوناگون است. بیش از 160 اثر در حوزههای مختلف ادبی برایش برشمردهاند و بنابرشواهد و قرائن، نزدیک به 60 سال زندگی علمی برایش قائلند.
بنا به عادت معمول آن قرون و نظر به رواج بازار زبان عربی و جنبه علمیت و وسعت دایره لغات وعمومیت آن، تمام تالیفاتش عربی است وهمین امرباعث گردیده تا ایرانیان کمتر به او و آثارش بپردازند. وی شاگرد دانشمند مشهور، ابوبکر محمدبن عباس خوارزمی بوده و نورالدین ابوالحسن علی بن حسن باخرزی و ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی از شاگردان مشهوراویند.
ابوالحسن علی باخرزی ، شاگرد برجسته ثعالبی در مورد استادش میگوید:«او جاحظ نیشابور است و برگزیده روزگاران و دورانها . چشمها به مانند او ندیده و بزرگان، برتری او را انکار نکردهاند. چگونه انکار کنند که او در نبودش هم ستوده میشود به هرزبانی. چگونه پوشیده شود؟ او خورشید است که پنهان نشود به هرجایی».
درمذهب، سنی شافعی بود. اما به خاندان نبوت ارادت داشته و علمای بزرگ شیعه را به بزرگی یاد مینموده است. از جمله سید مرتضی (ره) را که هم عصر او بوده به فخروجلال ستوده است:«امروز در بغداد، ریاست عالی علمی و دینی در مجد و شرافت، علم و ادب، فضل و کرم، به مرتضی منتهی شده».
از جمله آثار این مرد بزرگ عبارتنداز:
تاریخ ثعالبی : از منابع ارزشمند درباره تاریخ ایران باستان (چهارجلد که امروزه تنها دو جلد آن برجای مانده است).
الامثال التشبیهات : که در مصر تحت عنوان الامثال به چاپ رسیده است.
التمثیل و المحاضره : کتابی عربی حاوی امثال سائره عرب.
الظرائف و اللطائف (اللطائف والظرائف) : کتابی در توصیف و شرح اشیاء.
الکانیه و التعریض : کتابی در ادب . نسخه آن در برلین، وین و اسکوریال مضبوط است و باشارات البلغاء جرجانی در مصر چاپ شده است.
المبهج : که آن را درهفتاد باب برای امیر شمس الدین المعالی قابوس بن وشمگیر امیر زیاری، تالیف نموده است.
غررالسیر: هرمان زوتنبرگ، آن را تحت عنوان غرر اخبارالملوک الفرس و سیرهم، تصحیح و منتشر کرده و انتساب این کتاب به حسین بن محمد مرغنی را با شواهد و قراین رد میکند. موضوع این اثر، تاریخ عمومی است که فقط قسمتی از آن که بیشتر پادشاهان باستانی ایران را موردِ بررسی قرار میدهد به دست آمده است و نشاندهنده آخرین استقلال بیان منثور از موضوعی است که همزمان با ثعالبی، توسط فردوسی پرورده شد و در شاهنامه به بیان نهایی خود دست یافت.
یتیمه الدهر : شرح احوال شعرای بزرگ عهد مؤلف از شام تا ماوراءالنهر – این کتاب از حیث انشاء، بلیغ و از جهت اشتمال براحوال و اشعار بسیاری از شعرای آن عصر، خاصه شعرای تازیگوی ایران، اهمیت فراوان دارد.
دیوان اشعار: گردآوری و تصحیح محمود عبدالله الجار، استاد دانشگاه بغداد – این اشعار میتواند دورنمایی مناسب از اوضاع و احوال عصر شاعر باشد.
الاعجاز و الایجاز، خاص الخاص، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، نثرالنظم، التمثیل و المحاضره ....
رشته محکمی که ثعالبی ادیب و مورخ را با عرفان، پیوند میدهد سخنان عرفانی-مذهبی است با بار معنایی بالا که به طور پراکنده در سراسر آثارش اززبان ایرانیان و غیر ایرانیان نقل نموده است. «سحر گفتار در آثار ادیب عصار» نام کتابی است در همین موضوع که توسط محمدباقرحسینی، استادرشته ادبیات عرب دانشگاه فردوسی مشهد به رشته تحریر درآمده است. استاد حسینی در این اثر به جمعآوری این سخنان از سراسرآثار ثعالبی پرداختهاند. به گفته ایشان : «در میان این نقل قولها سخنان و گفتههایی از بزرگان و پادشاهان ایران وجود دارد که تاکنون در هیچ کتابی عنوان نشده و بیانگر اندیشه زیبا،لفظ و آثار کلامی آنها در دوره چهارم و پنجم قمری است.... سخنان ثعالبی بسیار زیباست و این زیبایی را میتوان به راحتی در صحت ساختار و معنای آثار یافت».
ابومنصور بزرگ مردی است که از نیشابورنام گرفت و به نیشابور آوازه بخشید اما دریغ که اینک نه نامی از این مرد فرزانه درکوچه و خیابان شهر به چشم میخورد و نه از او مزاری برجا است. او مدالی است درخشان برسینه این شهر، اما نیشابور، این فرزند افتخارآفرین را از یاد برده است....
منابع :
مشاهیر نیشابور، فریدون گرایلی
نیشابور، شهرفیروزه، فریدون گرایلی
زبده الآثار، محمدعلی طبری
تاریخ ثعالبی، ترجمه محمد فضائلی، مقدمه زتنبرگ، دیباچه مجتبی مینوی
الذخیرة فی محاسن اهل الجزیرة، ابن بسّام شَنْتَرینی (متوفی ۵۴۲)
ترجمه ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب (مقدمه)، رضا انزابى نژاد.
ایبنا – خبرگزاری کتاب ایران