تاریخ زدگی و نگاه ابزاری ما به تاریخ
مطالعه این مصاحبه را به تمام دانشجویان و اساتید علاقمند به پژوهش های تاریخی پیشنهاد می کنم.
گفتگوی رسول جعفریان با شفقنا، درباره اشکالات ما در تاریخ نویسی که شامل تاریخ زدگی و نگاه ابزاری به تاریخ است...
حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان در گفت وگو با خبرنگار شفقنا با بیان اینکه تاریخ برای ما یک ابزار برای فهم صورت مساله وضعیت جاری و خط دادن است، تصریح کرد: بخشی از استفاده ما از تاریخ برای این است که بگوییم چه کسی وابسته به چه جریانی بوده و بخشی دیگر هم برای این است که بدانیم باید کجا برویم تا آنگونه نشود که قبلا شد. اسم این را عبرت می گذاریم. حالا اینکه این تطبیق ها ضوابط علمی دارد یا خیر باید روی آن تأمل شود؟
جعفریان با بیان اینکه ما نمی توانیم ذهن خود را خالی از تاریخ نگاه داریم و تاریخ، چه بخواهیم چه نخواهیم در ما و تصمیم گیریهایمان نفوذ زیادی دارد، گفت: بنده اصرار دارم بگویم که باید خواندن تاریخ را تصحیح کنیم و بدانیم که برای چه تاریخ می خوانیم؛ زیرا تاریخ زدگی ما تحت تاثیر الگوها و پیش فرض ها قرار دارد و آنچه که همواره مانع از ابتکار و خلاقیت می شود، همین پیش فرض هاست. چراکه تصورات تاریخی ما از گذشته نوعی ذهنیت درست می کند که آنها به خودی خود مشکلاتی برای ما درست می کنند و ما همواره سعی داریم تا همه چیز را در قالب های از پیش تعریف شده ببریم.
یک بعد قضیه همین است که ما در چهارچوب همین ذهنیت ها کار می کنیم و بعد دیگر این است که برای اثبات آنچه در نظر داریم، نوعی گزینش را در متون تاریخی و وقایع گذشته مد نظر داریم چیزی که در نوشته های ما آشکارا وجود دارد. این اشکالی است که در علم تاریخ وجود دارد، زیرا آنچه شما به عنوان تاریخ می شناسید، براساس نوعی گزینش است و عملا نوعی تفسیر تاریخی است تا خود تاریخ. طبعا هرچه از آن چهارچوب ها و پیش فرضها آزادتر باشید ـ اگر شدنی باشد ـ و هرچه در گزینش، رعایت انصاف را بکنید و با روشهای علمی پیش بروید، می توانید کاری مطلوب تر عرضه کنید، گرچه باید گفت هیچ گاه به نقطه صفر بی طرفی در این مسیر نمی رسید.
ایشان با تاکید بر اینکه ما به لحاظ فرهنگ تاریخی، روش های تحقیق را به درستی نمی شناسیم و منابع خوبی هم در زمینه روش شناسی سراغ نداریم، گفت: متاسفانه و همواره، تاریخ برای ما علم نبوده بلکه ابزار بوده است. اشکال اساسی ما در علم تاریخ مثل بسیاری از علوم انسانی، این است که همیشه خواستهایم اصولی را اثبات کنیم و بیشتر تأییدی کار کرده ایم تا تأسیسی. روشن است که حاصل آن فقط به درد کسانی می خورد که در چهارچوب گفتمانی ما هستند، اما خارج از آن کسی برای این مطالب ارزشی قائل نیست. یعنی صورت محلی دارد نه حتی منطقه ای چه رسد به جهانی.
جعفریان با اشاره به اینکه سیاسی شدن تاریخ برای ما روی روشهای پژوهشی ما و تضعیف آنها نیز تأثیر گذاشته گفت: ما به عنوان یک قومی که متاسفانه در مسیر انحطاط بوده ایم همواره تلاش کرده ایم برای دادن روحیه یا نشان دادن این که پیشرفته هستیم و مسائلی مانند اینها به ارائه تفسیری غلط از گذشته بپردازیم. مشکلاتمان را تقصیر دیگران بگذاریم. عقب ماندگیمان را انکار کنیم. اظهار کنیم که در قله بوده ایم و همه چیز داشته ایم. تاکید کنیم که دیگران با بردن دارایی ما به همه چیز رسیده اند و ... اینها مسائلی است که در نگرش ما به تاریخ گذشته مان تأثیر گذاشته و پرده ای میان ما و آن کشیده است.
این مورخ و پژوهشگر تاریخ، با بیان اینکه گاهی به قدری این قبیل آثار تاریخی، سیاست زده می شود که آدم تردید می کند که آیا ما سهمی در تاریخ نویسی علمی داریم و آیا نام اینها را می توان تاریخ گذاشت؟ جالب است که در این میانه اگر کسی اثری علمی بنگارد و در یک مورد متعادل صحبت کند از سوی فضاهایی که آن قبیل آثار را می پسندند متهم می شود که جانبداری از فلان جریان کرده است.
او با اشاره به اشتباهاتی که در تاریخ مشروطه رخ داد، یادآور شد: ما در مشروطه، در یک دوره ای از شیخ فضل الله دفاع می کردیم و امام هم دفاع می کرد. بدون اینکه توجه داشته باشیم که مخالفین شیخ فضل الله و مخصوصا آنهایی که از روحانیون طرفدار مشروطه بودند، یکسری تاملات سیاسی جدی در درک مشروطه دارند که سخت به کار ما می آید و اساسا ما در انقلابمان با نوشتن قانون اساسی و تأسیس مجلس و انتخابات راه نائینی را رفته ایم نه راه شیخ فضل الله را؛در حالی که برخی از دانشگاهی ها که تاریخ را علمی تر می دیدند زودتر از ما متوجه این قضیه شدند. یکی از آنها مرحوم حائری بود.
ما در تاریخ نویسی اسیر موج های جاری هستیم. ما علاوه بر همه مشکلاتی که در تاریخ نویسی داریم، موج هایی هم به لحاظ سیاسی می آید که منشا آن آدم هایی هستند که پختگی تاریخی ندارند اما تسلط سیاسی در جامعه دارند و نهادهای فرهنگی و رسانه ها را به سوی تحلیلی خاص سوق می دهند. آنها به خاطر اهداف خود موج هایی ایجاد می کنند و بقیه را هم وارد آن سیستم می کنند. البته این مساله فقط مختص به تاریخ نیست و بقیه علوم انسانی را هم درگیر این موج ها می کنند.
ایشان گفت: انتخاب سوژهها برای تحقیق بخشی از نگاه ابزاری به تاریخ است. چرا ما شرح حال فلان شخص را می نویسم اما به بسیاری از همدوره ای های او که نه در حال که در گذشته همان نقش بلکه مهم تر را داشته اند چیزی نمی نویسیم؟ چرا فقط برخی از رویدادها را وارد عرصه تاریخ نویسی می کنیم؟ در واقع نوعی گزینش از موضوعات تاریخی هم یکی از دشواری های دیگر ما در آثاری است که تولید می کنیم.
یک مسأله دیگر در قضاوتهای تاریخی ما در سالهای اخیر نشأت گرفته از این که آیا فلان سلطان یا حاکم متدین بوده است یا نه. اصل این مسأله اشکالی ندارد اما مهم تفسیر ما از متدین است. ما در این باره اختلاف نظرهایی داریم و برای همین مشکلاتی در سنجش و ارزیابی سلاطین سابق داریم. متاسفانه در بیشتر مواقع کاری هم به اسناد موجود در این باره نداریم و بیشتر نوع نگاه کلی ما تکلیف ارزیابی های ما را مشخص می کند. بدبینی ها نسبت به دوره قاجار و پهلوی و سلطنت که به هر حال بی وجه هم نیست، یک مانع عمده است. این که تصور شود دفاع از هر نوع اقدامی در آن دوره به معنای حمایت از آنها و علیه حکومت فعلی است، مشکلی برای پژوهش است.
ایشان گفت: فرار کردن از کار علمی در این زمینه کمکی به فهم ما نخواهد کرد. این که ما سیاسی هستیم حرفی است و این که باید در باره تاریخ خودمان شفاف کار کنیم سخن دیگری است. باید تسلط سیاسی کاری را روی علم تاریخ کم کنیم و اجازه دهیم واقع بینانه مسائل مهم تاریخی معاصر ما حل و فصل شود. پیشرفت علم مدیون تسلط شفافیت است نه پیش داوری.
متن کامل این مصاحبه را می توانید از اینجا دریافت نمایید