سیذارتا
سیذارتا (Siddhartha) نام کتابی است از هرمان هسه؛ که به تحول معنوی یک مرد برهمن میپردازد.سیذارتا در زبان سانسکریت، یعنی «کسی که به هدفش رسیدهاست».
در مقدمه ی کتاب نامه ای به چشم میخورد که مترجم آنرا درمسیر مکاتباتی که با نویسنده داشته بدست آورده است:
" به خوانندگان فارسی زبان
این حکایت قریب به چهل سال پیش به رشته تحریر درآمد و ماحصل معلومات مردی است عیسوی که تربیت و تعلیمش در دامان مسیحیت انجام یافته و سپس خود وی کلیسارا در سنین جوانی ترک کرده و برای ادراک کیفیت مذاهب دیگر مخصوصا عقاید چینیان و هندوان به کوشش پرداخته است.
مجملا هدف من این بود که در نتیجه مطالعه ی کلیه ی معتقدات مذهبی و طرق مختلف پرستش و عبادات بشری مبنای واحد آن همه را پیدا کنم . مبنایی که بالاتر از اختلافات ملی قرار دارد و می تواند مورد اعتقاد و احترام کلیه نژادها و افراد انسانی باشد."
سیذارتا داستان برهمن زاده جوانی است که به اتفاق دوستش برای جستجوی حقیقت و دانستن وظیفه انسانی در زمین،خانه و پدر و مادر را ترک گفت و به مرتاضان جنگل پیوست و سخت کوشید تا نفس را از بین ببرد اما با دیدن اینکه هنوز هم به اندازه اول از حقیقت دور است، آنان را رها کرد.
او با شنیدن آوازه بودا به سمتش به حرکت درآمد و پس از مشاهده پیکر و رفتار و طرز نگاه و تبسم او ،که فقط مخصوص اهل صفا بود به شگرفی درآمد.
آنروز با بودا ملاقات کرد اما دریافت دانش چیزی نیست که از کسی به کس دیگر منتقل شود(همانطور که در بخشی از کتاب میخوانیم: "اطلاع از چیزی ممکن است به شخص دیگر منتقل شود اما معرفت آن غیرقابل نمایش است" ) و رستگاری را با تعالیم نمیتوان بدست آورد. پس بودا را نیز ترک گفت و ...
ادامه را میتوانید در " هرمان هسه، سیذارتا ، ترجمه امیر فریدون گرگانی، انتشارات جامی، 1392 ، 152ص " بخوانید.
بنظرم سیذارتای داستان خود همان بوداست.