«عرفان خراسان» و «منتقدان پرتوقع نازپرور»
دیری است که از نقد و انتقاد می گوییم و همگی یکپارچه از محاسن انتقاد سازنده و زشتی های نازل بودن آستانه ی تحمل انتقادپذیری سخن می رانیم. انگشت اتهام به جانب کسی است که مورد انتقاد قرار می گیرد و همیشه دو عیب را در او برجسته می کنیم؛ عمل بد و عدم پذیرش انتقاد. اما هیچ کس از منتقد و صفات بایسته ی وی سخنی نمی گوید.
انگار منتقد هرکس و با هر ویژگی ای می تواند باشد و انگار همیشه حق به جانب اوست و باز انگار که روسیاهی دو عالم جز برای انتقاد شونده نیست. منتقد نیازی به ارتقای آستانه ی تحمل مخالف ندارد و اوست که حق مبین و سراج منیر است. غافل از آنکه منتقد اول باید خود را به صبر و تحمل مخالف بیاراید و بعد از دیگران بخواهد که اینگونه باشند. منتقدی که توقع دارد هر سخنی که می گوید بر کرسی قبول بنشیند و تا نقد او را نقد می کنند قهر کرده، و ترک محفل می نماید، خود شایسته ی انتقاد است. یکی از نشانه های تحمل مخالف در شخص منتقد این است که شجاعانه و با ابراز هویت خود به نقادی بپردازد. کسی که نقد می کند و خود را در پشت نقطه ای مخفی می کند (منظور کسانی هستند که به جای ذکر نام خود، نقطه می گذارند) معلوم می شود، تحمل نقد شدن را ندارند و از دیگران می خواهند که صاحب صبر جمیل باشند.
مدتی است که عرفان خراسان به همت دوستانی فاضل پا گرفته، و مخاطبینی برای خود گردآورده است. طبیعی است که اختلاف آرا و تفاوت نگاه در میان جمعی از فضلا گل کند و هر کس به گونه ای بیندیشد و چیزی بگوید. اختلاف آرا در محفلی علمی گرچه به ظاهر تشتت ولی به باطن تجمع است. ظاهر بین ساده انگار، گمان می کند که پراکندگی نظرات است اما آنکه عمیق تر است می داند که جز با این اختلافات نمی توان از خرد جمعی بهره برد و راه را جلوتر رفت. با تمام انتقاداتی که می توان به عرفان خراسان گرفت، اما به نظر بی انصافی است که به خاطر پذیرفته نشدن نظر، قهر کرده و «در سکوت سر بزنیم». نویسنده ی این سطور اگر چه خود به دلیل مشغله، کمتر توفیق حضور فعال دارد ولی همیشه به حضور دوستانی صاحب فضل و اهل علم دلگرم بوده و خلأیی برای نبود خود احساس نمی کند. البته «سوت و کور شدن عرفان خراسان» نیاز به بررسی دارد. بد نیست هر از چندگاهی نظری خواسته شود و مشورتی انجام گیرد تا بتوان بهتر و مؤثرتر کار کرد.
اما چند پیشنهاد:
1 – بیش از آنکه تحسین و تمجید کنیم، به نقد و تحلیل بپردازیم.
2 – در صورت امکان، نشستها و جلسات علمی و مشورتی برای اهالی عرفان خراسان برگزار شود.
3 – تا حد ممکن مطالبی منتشر شود که دغدغه ی اکثریت باشد.
4 – معرفی کتاب و نقد و بررسی آن بیش از پیش در دستور کار قرار گیرد.
5 – در بازه های زمانی خاص به نقد شیوه و مسلک عرفان خراسان پرداخته شود.
با آرزوی توفیقات روزافزون
نوشته سودمند شما روشنی راه ماست.
شاد و شکوفا باشید.