ضرب زنان در قرآن !!!( آیا قرآن زن ستیز است؟)
فعل زدن یک عمل قبیح غیر اخلاقی و وجدانی است اما باید این را نیز قبول نمود که خطا و اشتباه از جانب انسانی که ممکن الخطا می باشد امری محتمل الوقوع نیست. و برای جلوگیری از هرگونه هنجار شکنی ها و از بین عوامل مخل آرامش و آسایش انسان رعایت یکسری قوانین و مقررات لازم الاجرا می باشد. اما پذیرش این مساله در مناسبات اجتماعی تا حدودی قابل توجیه است اما فعل ضرب در زندگی زناشویی در مورد زنان که توسط همسر وی در قرآن تصریح شده است امری دور از ذهن و قابل توجیه نمی باشد زن نه به عنوان طفیل وجود مرد و نه برای عیش و نوش وی که برای مودّت و رحمت است اما این مودّت و رحمت چگونه با فعل ضرب می تواند مقارنت و همراهی داشته باشد به خصوص در مورد زن که جنبه لطافت وی افزون تر است و قرآن کریم که زنان را شایسته گفتن یک اُف نمی داند.(23 و 24 اسراء) چرا در برابر خطای زن از تنبیه بدنی نام می برد آیا با ضرب زن دلیلی برای مودّت و رحمت بین زن و شوهر باقی می ماند ... .
مساله ضرب زن در قرآن کریم باعث سوء برداشتهای دینی به عنوان مستمسکی برای خشونت و سوء استفاده از زن شده است برخی توجیهات در خصوص آیه فوق الذکر وجود دارد که عبارتند از :
1- شأن نزول آیه شریفه: در شان نزول آیه شریفه بیان شده است که شخصی دست دخترش را گرفته و نزد پیامبر اکرم(ص) آورد و گفت شوهرش دخترم را که تازه عروس است مورد ضرب و شتم قرار داده است پیامبر اکرم(ص) اجازه قصاص را به دختر از شوهرش دادند و این نشان می دهد که پیامبر اکرم (ص) در جامعه ای که خشونت علیه زنان امری عادی بود چگونه برخورد می کردند اما بعد پیامبر اکرم(ص) زن را از قصاص نهی نمودند زیرا پیامبر اکرم(ص) در آستانه جنگ احد بوده و مردان به دلیل اینکه زنان د رمدینه روحیه برخورد و عدم تمکین پیدا کرده بودند دچار سردی شرکت در جنگ شده بودند و از سویی دیگر به دلیل بیم از دست دادن زنان خود از حضور در جنگ خوداری می کردند و پیامبر اکرم (ص) برای رفع مشکل آیه 34 نساء را ابلاغ نمودند و این در حالی بود که ضرب زنان در آن زمان امری متعارف و عادی بود اما پیامبر اکرم (ص) با وجود این ضرب زن را به عنوان آخرین واکنش مردان نسبت به زنان بیان نمودند و با قیود و شروط متعدد عملاً آن را تعطیل نمودند و بدین ترتیب راه حضور مردان را در جنگ هموار ساختند به همین دلیل برخی شان نزول آیه را مربوط به زمان جنگ احد دانسته که مربوط به شرایط خاص است و یک حکم دائمی نمی باشد و ابن عاشور نیز معتقد است که این حکم مربوط به جامعه ای است که زدن زنان رایج بوده و نه مردان زدن را و نه زنان کتک خوردن را عار نمی دانستند به نظر می رسد بنا به عقیده مهریزی یکی از پیش فرض ها نسخ آیه است و این آیه مربوط به زمان امروز ما نمی باشد.
2- نظر مومنان: عده ای معتقد هستند کلام خدا حجت است و مردان حق ضرب زنان را داشته و به دنبال توجیه ضرب می باشند و مقصود از ضرب را بیرون رفتن زن از خانه ، عمل غیر اخلاقی و... می دانند.
3- تادیب : برخی از صاحبنظران زدن زن را نوعی تادیب به شمار می آورند اما زدن همراه با ملاطفت نه با خشنونت مثلاً با چوب مسواک و در واقع این گروه از افراد به دنبال بیان دلیلی برای عدم نسخ آیه می باشند.
4- بیماری مازوشیسم: برخی از روانکاوان معتقد به نوعی بیماری تحت عنوان (آزار طلبی) می باشند و معتقد هستند زمانی که این بیماری در زنان تشدید می یابد تنها راه دستیابی به آن از طریق تنبیه بدنی می باشد به همین دلیل فعل ضرب را به نفع زنان می دانند.
5- جواز دال بر جوب نمی باشد: عده ای معتقد هستند همیشه جواز یک امر دلالت بر وجوب نمی کند اگر اصل زدن واجب بود و اصل بر وجوب بود که برای آن دیه تعیین نمی شد
6- نسخ آیه: برخی از بزرگان مانند آیت الله معرفت معتقد به نسخ آیه و توصیه بزرگان به حفظ شان و کرامت زن می باشند. و ضرب زن را مخالف با شان و منزلت زن امروز می دانند.
7- متشابهات قرآن: نظر مفسران درباره متشابهات قرآن اغلب به صورت احکام فراوانی نمود یافته است اما در مورد محکمات قرآن با دید محافظه کارانه ای همراه بوده است عده ای از مفسران آیه 34 سوره نساء را جزء محکمات قرآن به شمار آورده و حکم آن را غیر قابل نسخ می دانند در حالی که اگر آیه فوق الذکر را جزء متشابهات قرآن قلمداد نمائیم چند مساله حائز اهمیت است 1- بنا به عقیده سلطانعلی شاه تاویل متشابهات قرآن تنها از عهده راسخون فی العلم امکان پذیر است و نظرات مطرح شده نمی تواند تفسیر نهایی از آیه محسوب شود2- متشابهات قرآن برخلاف محکمات از صفت تغییر ناپذیری برخودار نمی باشند و امکان نسخ آن وجود دارد.
دوستان عزیز اگر نظرات قابل توجیهی در خصوص آیه فوق الذکر دارند لطفا به اشتراک بگذارند.....
منابع
1- باقی، عماد الدین، "بحثی در آیه ضرب( نکته های حقوقی و اخلاقی)"، مرکز مطالعات زنان، 1392.
2- تقدیسی، محمد مهدی، "بررسی شبهات در مورد کرامت زنان در قرآن از منظر مفسران معاصر"، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم، سال اول، شماره 6، 1389. ص 95 تا 120.
3- مهریزی، مهدی، "شخصیت و حقوق زن در اسلام" ، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1382، ص 270.
من خیلی تو زمینه ی مسائل دینی تخصصی ندارم.اما بنظر من خداوند تو این آیه اجازه زدن زن رو توسط مرد میده تحت شرایطی