زادگاه مولوی و خانقاه بهاء ولد
در روزهای پسین سال ۲۰۰۷ میلادی بود که رجب طیب اردغان، رئیس جمهوری کنونی ترکیه از اراده دولتش به بازسازی زادگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی، عارف و سخنسرای بزرگ پارسیگوی سخن بر زبان آورد و دوستداران مولانا در بلخ و قونیه را ذوقزده کرد.
هشت سال گذشت، برای بازسازی خانقا بهاالدین ولد، پدر مولانا در بیست کیلومتری شهر مزارشریف نخستین گام بلند برداشته شد.
این خانقاه میان زمینها و جویبار، ویرانه متروکی است که اگرچه "خاک و خس" آن "همه عنبر و مشک" است، برای قرنها به فراموشی سپرده شده بود.
خانقاه سلطان ولد با خشت خام ساخته شده و عرض دیوارهای آن به ۱۱۰ سانتیمتر میرسد که به صورت گنبدی و بلند در داخل زمینهای پهن و درختان سر به فلک بنا شده بود.
اکنون از این خانقاه به جز یک محوطه چهارضعلی با چهارستون که به سبک معماری اسلامی، با سرطاق های قوسی ساخته شده، چیزی باقی نمانده است.
مقامهای محلی بلخ همگام با دیپلماتهای ترک سنگبنای مسجد شهرک مولانا جلالالدین محمد بلخی را نزدیک روستای بهاوالدین گذاشتند و راه آبادی مجتمع مولانا را هموار کردند.
صالح محمد خلیق، رئیس اطلاعات و فرهنگ بلخ میگوید: "مجتمع در مساحت حدود ۳۵ جریب زمین آباد میشود. مسجد، وضوءخانه، مهمانخانه، تالار همایش، کتابخانه، ایستگاه ماشین و باغستان خواهد داشت. هزینه این پروژه بیش از هشت میلیون دلار از یاری کشور ترکیه است."
هدف مقامهای بلخی مبدل کردن این ویرانه فراموششده به محل بازدید پر رونق جهانگردان گرویده به مولانا است، البته اگر ملاحظات امنیتی اجازه بدهد.
مولانا جلال الدین در سال ۱۲۰۷ میلادی در خانوادهای به دنیا آمد که از جایگاه مذهبی و عرفانی بلندی در شهر بلخ برخوردار بود. در کودکی همراه با خانوادهاش به شهر قونیه که پایتخت سلجوقیان بود مهاجرت کرد و تا پایان عمر در این شهر زیست.
آواز و نیایش صوفیان، در این گوشه از شهر باستانی بلخ در این دوره از تاریخ طنین انداز بوده و گویند که مریدان کلام او را مکتوب می کردند که "مجموعه ای از مواعظ او هم اکنون باقی است و معارف بهاء ولد نام دارد."
بلخ زادگاه با قونیه زیستگاه مولانا اکنون خواهر خوانده شده است. دو طرف به ایجاد رابطه گرم و فرهنگی در سال ۲۰۰۷ به توافق رسیدند.
گرچه مقامهای ترکیه مولانا را ترک، رئیس اطلاعات و فرهنگ افغانستان او را تاجیک افغانستانی و ایرانیان هم این شاعر برجسته را ایرانی تبار می دانند، اما خود در مثنوی معنوی گفته است:
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است