منصور حلاج؛ در شعری از شفیعی کدکنی و دکلمهای از پرویز پرستویی..
دریافت دکلمه "همیشه" از پرویز پرستویی
یک چند ز کودکی به استاد شدیم
یک چند ز استادی خود شاد شدیم
پایان جهان نگر که در آخر کار
از خاک برآمدیم و بر باد شدیم!
از مرحوم استاد سید جلال الدین آشتیانی، مقدمه ای مفصل (67 صفحه) و دقیق و البته به تعبیر فروتنانه خودشان «مقدمه ناچیز و بر سبیل ارتجال و با عجله» در ابتدای کتاب شکوه شمس در عرفان عملی و نکته هایی پیرامون جناب مولوی و مثنوی عزیز آمده که بسیار قابل استفاده است. از باب تشویق دوستان و تنبیه همگان این قطعه از پایان این مقدمه تقدیم می شود:
اگر شرح التعرف لمذهب اهل التصوف از مستملی بخاری (نیمه اول قرن پنجم) را کهن ترین متن فارسی صوفیانه ی بر جای مانده بدانیم، دومین آن کشف المحجوب از علی بن عثمان جلابی هجویری غزنوی مشهور به داتا گنج بخش (د حدود 470 ق) است. این عالم اهل سنت که عمری به سفر و تعلیم گذراند در همان اثر هنگامی که از صحابه رسول خدا -خدای همه را رحمت کناد- یاد کرده، ذکری از امام حسین -درود خدا بر او باد- داشته است. نکته هایی خوب در گزارش او وجود دارد؛ خدایش بیامرزاد!
کمتر سخنی درباره حافظ هست که بی ایهام و صنایع ادبی رمز و راز موفقیت و احوال شخصی اش را برای ما فاش گفته باشد. این قطعه از او کمتر برای مخاطبان تفننی دیوان حافظ شنیده و خوانده شده است؛ میهمان باشید!
فربه شدن عرفان
نقدی بر دیدگاه های عبدالکریم سروش و رضا داوری
متن زیر گزیدۀ سخنرانی پیاده شده از دکتر یوسف اباذری عضو هیأت علمی دانشکاه تهران است که در تاریخ 30 آبان 1385 در انجمن حکمت و فلسفه (همایش بحران تفکر در ایران) ایراد شده و در آن به نقد دیدگاه های دکتر عبدالکریم سروش و دکتر رضا داوری اردکانی پرداخته شده است.
«صورتِ درویشی، درویشی نباشد! از صورتِ نان، نتوان سیر شدن؛ اصل، معنی است، چون در دل او محبت دنیاست به صورت فقیر باشد به معنی امیر؛ به صورت ادریس باشد به معنی ابلیس.
اندرین ره چون بسی ابلیس آدم روی هست
تا هر آدم روی را زنهار کآدم نشمری».
(سلطان ولد،بهاءالدین محمد بن محمد (د 712ق)، معارف، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران: مولی، چاپ دوم، 1377، ص 269).