شیطان از منظر عرفان
مساله خیر و شر و به دنبال آن ، جبر و اختیار در اعمال ،
همواره از بحث های جدی و مهم در میان مسلمانان بوده و هست . موضوعی که رابطه نزدیک
با چیستی و چرایی شیطان و نقش او در انتخاب خوبی یا بدی از طرف انسان دارد.
در میان عرفا و متصوفه نیز شیطان و نوع نگاه به او از مسائل
کلیدی و گاه جنجال برانگیز بوده است. طبق نص صریح قرآن ، شیطان فرشته ای است از جنیان
و خلق شده از آتش که با شروع خلقت آدم ، سرنوشتش سیری جدید به خود گرفت. (آیات 28
تا 34 سوره مبارکه بقره) بعضی از عرفا معتقدند شیطان ، آموزگار فرشتگان بوده است و
همین مطلب باعث شده تا امربه احترام ابلیس شوند .[ حتی بعد از این که خداوند او را
لعنت کرد]
سنایی در حدیقه الحقیقه با استناد به حدیث رسول اکرم (ص) «ان
الشیطان فی عروق ابن آدم یجری مجری الدم» - شیطان در خون فرزندان آدم جای دارد –
به جایگاه شیطان در وجود آدمی اشاره کرده
و با غزل سوزناک خود ، اوج شکوه شیطان از خداوند را به نمایش می گذارد.
در راه من نهاد نهان دام
مکر خویش آدم میان حلقه آن دام دانه بود
در نگاه حلاج ، تنها دو موحد واقعی در عالم هست : محمد
مصطفی (ص) و شیطان . حتی از منظر او ، شیطان از خدا هم موحدتر است.او فریاد شیطان
را در یک رباعی مشهور بیان می کند.(طغیان
من به معنی تقدیس ذات توست ) ابلیس بین اراده و حکم الهی نگه داشته شده بود. او به
آب انداخته شد ، در حالی که دست هایش را از پشت بسته بودند و خداوند او را گفت :
مواظب باش تا خیس نشوی !!!!