اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ
اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ
عنوانی که برای اشاره به موقعیتی که استاد مصطفی ملکیان دارد انتخاب کرده بودم «قدیس در تهران» بود؛ این عنوان برای برخی از مخاطبان عرفان خراسان مایه ی تأمل بود. نوشته پیش رو می کوشد تا این ابهام را روشن کند.
آقای دکترشهاب ولی، فرزند آقای دکتر وهاب ولی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، محقق ارجمند و توانای ادیان از بهترین دانش آموختگان ادیان و عرفان هستند؛
فریتس مایر(1998-1912 ,Fritz Meier)، پژوهشگر سوییسی در حوزه تصوف و عرفان ایران، اثری ستوده دارد به نام سنگ بناهای معارف اسلامی که جلد نخستین آن به تصوف اختصاص دارد. عنوان فصل چهارم از این کتاب «خراسان و پایان تصوف کلاسیک» است. در صفحه نخست این فصل، ایشان به تفاوتهای تصوف در قرن دوم و سوم قمری؛نهم میلادی با تصوف در قرن هفتم قمری؛چهاردهم میلادی پرداخته است؛ این تفاوت ها عبارتند از:
"یک فرد هر چه که می تواند باشد، باید باشد. او باید با سرشت خود صادق باشد. این نیاز را می توانیم نیاز به خودشکوفایی بنامیم؛ یعنی گرایش او در جهت شکوفا شدن آن چیزی که بالقوه در وی وجود دارد. این گرایش را می توان تمایل به تکوین تدریجی آن چه که ویژگی فردی شخص ایجاب می کند و شدن هر آن چه که شخص شایستگی شدنش را دارد تعبیر کرد." (مزلو)
خلوتی با محمد (ص)
ای رسول گرامی ای محمد (ص)که نامت آشیانه عشق است واز بیکرانش موج وعظمت وشکوه بر می خیزد.
ای آنکه بهار عاشقان را ترنم وتصنیفی .
ای که سخنت ترانه وجود عشقی است که دانه دانه از دیدگان شب میچکد.
خیلی وقت است که آوازه این مرد در تهران پیچیده است؛ موافقان و مخالفانش از حق نمی گذرند! جنبه های اندیشگی او را در چند مقاله و گفتگو با هم شاهد بودیم، به نظرم رسید گزارش های زیر تصوری کاملتر از رفتار استاد مصطفی ملکیان در پیش ما خواهد گذاشت؛ باشد که سودمند افتد! داوری با دادار روزگار! شاید قدیسی دیگر در تاریخ ایران پدید آمده باشد! و اما گزارش هایی از شاهدان:
مصاحبه ای مختصر و مفید با استاد ملکیان درباره مکتب تفکیک
گل یا پوچ؛ مسئله این است!
همه ما سیزیف را میشناسیم، فرد نام آشنایی است. هر روز از کنار او رد میشویم، گاه به نشانه همدردی دستش را میفشاریم و گاه برایش سری تکان داده و به حالش تأسف میخوریم ولی دلشادیم از اینکه چون او نیستیم یا حداقل اینگونه گمان میکنیم!
هیچ رهایى بدون رهایى جامعه ممکن نیست. (تئودور آدورنو)
۱- چگونه معنویت ممکن است؟ چه کسى معنا را اختراع کرد؟ چه کسى نخستین بار این پرسش را که «آیا زیستن معنایى دارد؟» برسر زبان ها انداخت؟
کتاب با درونمایه مذهبی به موضوع خداشناسی از دیدگاه کودک پرداخته است. در این کتاب نویسنده، کودک را به سمتی رهنمون می شود که با کمی دقت در پدیده ها و رفتارهای اطراف خودش بتواند مفاهیمی را درک کند که گاهی حتی در قالب الفاظ نمی گنجد، مثل درک مهربانی خداوند که با آغوش گرم و امن مادربزرگ به نمایش درمی آید.
احمد غزالی (۴۵۲ - ۵۲۰ ه.ق) از عارفان نامی مکتب خراسان می باشد، او متولد توس بوده و خراسان خاستگاه اصلی تعالیم او به شمار می رود. او هم چون منصور حلاج از جمله عارفان عاشقی است که اساس سیر و سلوک خود را بر عشق استوار ساخت و نیز با پیروی از مکتب سُکر، که بایزید بسطامی (متوفی 261 ه.ق) آن را بنیان نهاد نخستین کسی بود که مذهب تصوف عاشقانه را در خراسان شرح و بسط داد و با تأثیری که بر شعر عاشقانه صوفیانه نهاد حوزه ادبیات عرفانی فارسی را متحول ساخت.5
امام محمد غزالی (د 505 ق) فتاوایی صوفیانه دارد از آن جمله در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه سالکی دست از تکالیف شرعی برنداشته ولی اعتقادش به آنها سست شده است. غزالی گفته که عبادات را اسراری هست که شناخت همه ی آنها برای انسان مقدور نیست؛ حال اگر سالک بر این باور باشد، عبادتش پذیرفته است و اگر نه، نه!
سخنرانی جدید استاد منوچهر صدوقی سها درباره تصحیح نسخه خطی را می توانید از طریق لینک زیر با گرفتن کلیدهای Control+S ذخیره کرده یا بشنوید.